مشرق-
الهلالیها یکشنبه به آزادی آمدند. دو روز بعد از آخرین روز هفته. همان روزی که قرار بود روبروی پرسپولیس برای صعود به جمع چهار تیم نهایی بجنگند. سال 75 آلیماییها که آن سال قدرترین نماینده تمام 5 سال قبل و 10 سال بعد منطقه قفقازها بودند روز چهارشنبه برای روبرو شدن با پرسپولیس وارد تهران شدند. دو روز قبل از آخر هفته. همان روزهایی که تنیس سات لایت در انقلاب برگزار میشد و کشتی جهانی در دوازده هزار نفری آزادی. ملوانیها هم چهارشنبه سال 74 به آزادی آمدند. یک روز برفی، یخ زده، شبیه به زمهریر. دو روز قبل از آخرین روز هفته. هر سه بازی را پرسپولیس برد. هر سه بازی را نه پرسپولیس که هوادار پرسپولیس برد. آن روز چهارشنبه یخ زده، علی دایی که نه، هفتاد هزار هواداری که زیر برف برای پرسپولیس هوار میکشید توپ را به تور دروازه ملوان دوخت و پرسپولیس قهرمان زودهنگام لیگ شد.
پرسپولیس - آلیمای تاریخی بود، رویایی بود. نود هزار هوادار روی سکوها نشستند، ده هزار نفر دور تا دور طبقه دوم ایستاده بودند و سی هزار نفر بیرون درهای بسته، به دنبال راهی برای ورود میگشتند. پرسپولیس نه، هوادار 5 گل به آلیمای زد که بازی رفت پرسپولیس را 3 - صفر برده بود.
الهلال از همه این روزها سختتر بود. روزی که هفتاد هزار تماشاگر، چنان جسارتی به حامد کاویانپور دادند که از 35 متری دروازه محمد الدعایه را باز کند. جسارتی که علی انصاریان را به گلزن پرسپولیس بدل کند. جسارتی که پرسپولیس را پیروز مطلق یک بازی دردسرساز و تنها صعودکننده مطلق گروه به چهار تیم معرفی کند.
آن روزها آزادی دور بود، ته تهران بود، ته غرب تهران. نه مترویی بود که تماشاگر را از توپخانه و دروازه دولت و فردوسی و تهرانپارس در نیم ساعت به آزادی برساند نه بی آرتی و تاکسیهای خطی. یا خودروی شخصی داشتی یا باید مثل نصف ورزشگاه از درهای غربی و شرقی تا نزدیکیهای میدان آزادی و صادقیه را قدم میزدی. آن هم در یک عصر میان هفته. عصری که فردایش با مدرسه و دانشگاه و اداره و دکان باید پیوند میخورد! آن روزها تهران بزرگ بود، خودروی شخصی کم بود، غرب تهران از ژاندارمری تا آزادی بیابان بود اما فوتبال، فوتبال بود!
دیروز، عصر جمعه، در یک روز آخر هفته، با مترویی که شما را در هزار قدمی ورزشگاه پیاده میکند، با خودروهایی که میتوانید در پارکینگهای بیسر و ته آزادی پارک کنید، با اتوبوس و مینیبوس و تاکسیهای خطی، کمتر از بیست و هفت هزار نفر در ورزشگاه نشسته بودند. یک روز تعطیل، در هوایی نسبتا بهاری، با بهای بلیتهایی که کمتر از همه بخشهای اقتصادی مملکت دچار تورمزدگی شده و البته با پرسپولیسی که تمام بازیهای هفته به سودش بود و میتوانست تا رده سوم و بیخ گوش استقلال و نزدیکیهای فولاد بالا بیاید. دیروز، اگر تاریخ سال شمسی فقط عوض میشد و جای سال 92 سال 74 بود، روی سکوها جا برای افتادن یک سوزن از آسمان پیدا نمیشد.
سال 74 فوتبال، فوتبال بود و پرسپولیس هم پرسپولیس! دیروز در آزادی، در بهترین روز پرسپولیس در سه ماه اخیر، فوتبالی در اندازههای همان پرسپولیسی که سال 74 ملوان را روی یخ با گل دایی برد و سه هفته مانده به پایان لیگ قهرمان شد ندیدیم. دیروز همان صبا هم حتی در اندازههای ملوان سال 74 که یکی از بختهای سقوط بود نشان نداد. دیروز علیرضا فغانی را دیدیم که کلکسیونی از اشتباهات سهوی داوری را از اخطار دادن، اخطار ندادن، خطا نگرفتن، پنالتی گرفتن و ... جلوی چشم همان بیست هزار و اندی تماشاگر گذاشت. بعد میپرسیم چرا آزادی در مهمترین روزهای لیگ همچنان خالی است؟ تا به حال از خودمان پرسیدهایم مردم باید برای دیدن چه چیزی به ورزشگاهها بیایند؟ دیدن تیمی که به افتخار هوادارش اعتصاب میکند یا تیمی که در تهران تمرین میکند و در قم بازی؟
***
یک ورزشگاه صد هزار نفری و روزهایی که میزبان 10، بیست یا نهایت سی هزار نفر میشود. منت خدای را عزوجل که دهم فروردین ماه سال 1353 یک ورزشگاه با یاری خدا و همت و سرمایه ملت شریف ایران ساخته شد که امروز از بازیهای ملی تا ردههای باشگاهی هر چه داریم و نداریم را در آن برگزار کنیم. روزی روزگاری وقتی آلیمای به تهران میآمد، وقتی پرسپولیس و استقلال میزبان الهلال و نوبهار میشدند، وقتی سوریه (مثلا سال 75) در انتخابی جام ملتهای آسیا وارد تهران شد، هیچ ورزشگاهی در آسیا جز همین محصول همت و سرمایه ملت شریف ایران توان پذیرش جمعیت را نداشت اما امروز وقتی استقلال روبروی فجر میایستد یا پرسپولیس برابر سپاهان قرار میگیرد هم طبقه همکف خالی است. چرا باید این محصول همت شریف و سرمایه ملت که دیگر دارد تبدیل میشود به یک اثر باستانی (در قوارههای شمس العماره) همچنان میزبان بازیهای کم ارزش (از دید هوادارانی که سکوها را خالی نگه میدارند) شود؟ چرا امروز با همان یاری پروردگار، با همان همت ملت شریف، با همان سرمایه ملت عزیز، دو ورزشگاه کوچکتر برای بازیهای این دو طفل صغیر و دربه در نسازیم که هم آزادی از شر بازیهای کم تماشاگر رها شود و هم چشمهای ما سکوهای خالی را نبیند؟ ورزشگاههای بیست هزار نفری هم برای این دو (به جز در دربی) کفایت میکند. لااقل آن اثر باستانی را حفظ کنیم.
پیام یونسی پور (تحلیل نویش روزنامه ایران ورزشی)
کد خبر 287652
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۵
- ۰ نظر
- چاپ
ورزشگاههای بیست هزار نفری هم برای این دو تیم (به جز در دربی) کفایت میکند؛ لااقل آن اثر باستانی را حفظ کنیم.